آرتین جانآرتین جان، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 17 روز سن داره
آریا جانآریا جان، تا این لحظه: 8 سال و 4 ماه و 3 روز سن داره

شیرینی زندگی

عاااااشق این ژستت هستم

آرتین خوشگلم، دنیای مامان اول از همه چی یه دنیا ازت ممنونم که تو این چندماه انتظار شیرین برای اومدن داداشی اینقدر خوب و قشنگ با من همکاری کردی اصلا باورمون نمیشه که تو با این سن کم اینقدر فهمیده و متوجه باشی عزیز دلم دیگه چیزی نمونده که نی نی بدنیا بیاد و بیشتر از منو بابا تو منتظر اومدنش هستی و روز شماری میکنی. تمام دنیا مال من میشه اون لحظه که میای میگه مامان خوبی، خیلی دوستت دارمااااا   آخه یه وقتایی خیلی بی حال میشم و تو نگرانم میشی گل پسرم.منو بابا و کل خانواده به وجودت افتخار میکنیم و از خدای مهربون شاکرم به خاطر وجود تو نازنین که حضورت رنگ و بو و طروات وصف ناپذیری به خونمون بخشیده قبلا هم برات نوشته بودم الانم دوباره میگم ...
22 آذر 1394

عروسی زینت جون

دیروز عروسی عمه رها دعوت بودیم و منم از فرصت استفاده کردم و وقت آتلیه گرفتم البته قرار بود زودتر از این و واسه تولد 3سالگیت بریم آتلیه که تنبلی من باعث شد به تاخیر بیفته وااای که چقدر تو آتلیه انرژی گرفتی هر کاری که بهت میگفتن انجام بدی رو بعد از صرف کلیی انرژی، میگفتی اصلا نمیخوام و پا میشدی که بری بابا قادر هم میگفت اذیتش نکنید هرجور که خودش دوست داره ازش عکس بگیرین خلاصه با کلی وعده و وعید تونستیم چندتا عکس با ژست دلخواه ازت بگیریم بعدشم که رفتیم عروسی و اونجا حسابی ورجه وورجه کردی بماند که با مصیبت از کنار استخر آوردیمت تو سالن رها میومد که دستت رو بگیره برید برقصید میخواستی اونم ببری بیرون که بازی کنید. بعد از شام چندتا همبازی پیدا کرد...
12 مهر 1394

چکاپ 3سالگی و واکسن آنفولانزا

یه سلام قشنگ پاییزی به گل پسر خوشگلم، ایشالا که هرجا هستی همیشه شاد و تندرست باشی. فردای عید قربان مامان جون اینا یا به قول خودت منم (مریم) اومدن خونمون دو روزی پیش ما بودن و مارو هم با خودشون آوردند خونشون منم به خاطر شما کلاس زبانم رو شنبه تو دو جلسه برگزار کردم که بتونم این هفته رو آزاد باشم آخه هفته ای دو جلسه کلاس زبان دارم که استاد میاد خونمون و بهم زبان یاد میده   یکشنبه عصر با مامانی و خاله سیما بردیمت دکتر خودت برای چکاپ 3سالگی که خدارو هزار مرتبه شکر مثل همیشه همه چی خوب و عالی بود و هیچ مشکلی وجود نداشت قدت : 97 سانتی متر  وزن : 13/5 کیلو دکتر بعد از انجام بقیه معاینات توصیه کرد که واکسن آنفولانزا هم بزنی چون امسا...
8 مهر 1394

آرتین و دوست کوچولوش

زندگی مامان و بابا دیشب که مصادف بود با عید قربان، خونه آقای خدارحمی اینا شام دعوت بودیم و خیلی خیلی بهمون خوش گذشت مخصوصا با کارای تو و آرش که موجبات خنده ما شده بود و تمام وقت محو شیرین کاریهای شما دوتا وروجک بودیم طوری شده بود که موقع اومدن میگفتی نریم بمونیم یا آرش رو با خودمون ببریم   از همه جالب تر این بود که آرش با اون سن کمش پا به پای تو و به عشق تو بیدار مونده بود با تو بازی میکرد هرجا که تو میرفتی اونم میومد که باهات بازی کنه تو هم همه جور مسوولیت پذیر بودی و ازش مراقبت میکردی بعد از شام هم دیدیم آرش همش دنبال تو میاد که یه فرصت پیدا کنه با موهات بازی کنه غافل از اینکه تو خودت موباز هستی و حتما موقع خواب باید با موهای من ...
3 مهر 1394

برای میوه باغ زندگیمون، آرتین جان

خوشگل پسرم تا بستان 94 هم روزای پایانی رو سپری میکنه و قراره باهم یه پاییز دیگه رو بگذرونیم ولی با یه انتظار خیلی قشنگ و شیرین، قرار یه داداش خوشگل مثل خودت به خونواده خوبمون قدم بذاره  هم اندازه ما تو هم از اومدن نی نی خوشحالی و خوشحالتر از اینکه یه برادر داری و دیگه تنها نیستی. ایشالا که همیشه مثل کوه پشت هم باشین و منو بابا قادر هم از این مهربونی و صمیمیتتون لذت ببریم   دوتا گل پسر خدا بهمون داده که واقعا ممونم از خدای مهربون. زود بزرگ نشو مادر، کودکیت را بی حساب میخواهم و در پناهش جوانیم را. زود بزرگ نشو فرزندم، قهقهه بزن، جیغ بکش، گریه کن، لوس شو، بچگی کن ولی زود بزرگ نشوتمام هستی ام. آرام آرام پیش برو آنسوی سن و سال ...
26 شهريور 1394

تولد 3 سالگی

گل پسرم، بهترینم تولدت مبارک. خوشگل مامان خیلی دوست داشتم برات امسال تولد بگیرم ولی به خاطر فوت پدر زن عمو نرگس نشد متاسفانه و برات یه تولد کوچولوی خونوادگی گرفتم. باورم نمیشه پسر کوچولوی من دیگه آقایی شده برا خودش و بزرگ شده. هزاران بار تولدت مبارک آرتینم. خیلی خیلی خیلی دوستت داریم، بیشتر از هر چیز و همه کس تو دنیا ...
23 شهريور 1394